مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 1
کل بازدید : 8759
کل یادداشتها ها : 2
خبر مایه


 



 


 


 


                                                     بسمه رب الشهدا و الصدیقین


زندگی نامه پاسدار شهید فضل ا... چشمک


**************************


خداوند از مومنان جانها و اموالشان را خریداری میکند که در برابرش بهشت برای آنان باشد.آنان در راه خدا پیکار میکنندومی کشندوکشته میشوندواین وعده حقی است بر او که در تورات و انجیل و قران ذکر شده است و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است . اکنون بشارت باد بر شما به داد و ستدی که با خدا کرده اید و این پیروزی بزرگی برای شماست قران کریم. شهید فضل ا... چشمک درخانواده ای مذهبی در طبقه ای مستضعف و با ایمان و معتقد به اسلام و روحانیت و با گذراندن زندگی در حد خیلی پائین در سال 1338چشمبه جهان گشود و براثر فقر موجود در محیط عشایری دوراز بهداشت و احتیاجات ضروری بزرگ شده و گرچه مدرسه رفتن برای او با زندگی مشقت بار مشکل بود اما علاقه کودکی او مانعی برای او نگذاشت بدین ترتیب تحصیلات ابتدایی خویش را از اول تا پنجم دبستان در روستای گذار- شهری وزاد گاهش روستای دلی باریک رود به پایان رساند. در این مدت با سن و سال کمی که داشت در کارهای خانواده در ساعات فراغتب برای امرار معاش به پدر ومادر خود کمک میکرد. در عشایر بر اثر محرومیت از معاش زندگی استعداد کار کردن در فرزندان کارگراست. شهید فضل ا... چشمک با پایان رساندن دوره ابتدایی به کمک استعداد وافر خود رهسپار دبیرستان شهر جماران(چرام) گردید اما با علاقه فراوانی که داشت فکر تهیه خرج روزانه مدام او را عذاب میداد با شروع تحصیل در دبیرستان در سالهای متمادی ودریافت کارنامه قبولی استعداد نهفته اش آشکار گردید بطوری که پیوسته رتبه ی اول را در میان همکلاسان خود کسب مینمود . ایام تابستان در کار کشاورزی همدوش پدر بودو بدین صورت با دریافت کارنامه ی سوم راهنمایی وسوم نظری را در شهرستان جماران (چرام) تحصیل نمود وسال آخر را که همان ششم تجربی بود در دبیرستان دکترعلی شریعتی در شهرستان دهدشت در سال 1358 با رتبه دوم تحصیلات خود را به پایان رساند و بعد به فکر دانشگاه به مطالعه دروس خارجی پرداخت. ضمن اخذ دیپلم با علاقه وافر به امام امت و خمینی بت شکن وارد جهاد سازندگی شهرستان دهدشت گردید وبه یاری روستائیان محروم و دور افتاده شتافت و بارها درباره فقر در روستا ناراحت بود و سعی بر آن داشت تا با جان و دل نشاطی در زندگی آنها بوجود آورد زیرا خود روستازاده بود و همیشه با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم میکرد وبه مدت یکسال شب و روز مشغول خدمت به خلق خدا بود اما وظیفه ای دیگر پیش آمد وآن خدمت سربازی بود.شهید فضل ا... دوست داشت در جایی قرار گیرد که خدمت بهتری به مردم نماید وهمچنین به دلیل علاقه به تحصیل در پی رفتن به دانشگاه بود که خدمت سربازی درتاریخ 15/3/59 او را احضار نمود و باز هم با شوق به مسئولیت پرداخت. ابتدا دوران آموزشی خود را در پادگان خسروآباد آبادان به پایان رساند سپس به پاسگاه روستایی پاتاوه فاطمی زاده یاسوج منتقل شد و در پاسگاه مسئولیت بی سیم راعهده دار بود بعدا"به گروهان ژاندارمری یاسوج رفت و مسئول دفتر پاسگاه گردید وحدود یکسال آخر را در پاسگاه سفیدار جلیل بابکان سپری نمود. در این مدت بارها پیشنهاد رفتن به جبهه را ارائه داد اما ضمن عدم موفقیت ناراحتی برایش بوجود آمد با توجه به قرعه کشی جهت جبهه که اسمش در نمی آمد چندین بار ناراحتی اش را اظهارمینمود به گونه ای که در موردی با سروان مسئول اعزامیدرگیر شد وکار به شکایت کشید که نمی گذارد به جبهه بروم. شهید در مورخه ی 18/3/61 کارت پایان خدمت خود را دریافت نمود و بلا فاصله به بسیج یاسوج که یکماه از خدمتش باقی مانده بود رفته برای جبهه ثبت نام کرد و بعد از پایان خدمت بدون سرکشی کردن از خانواده خود آماده رفتن گردید خانواده ای که چشم براه فرزندی بود که مدت دو/2 سال سربازی و شش ماه احتیاط او را دوری کشیده بودند وشهید چشمک برای آمادگی به شیراز رفت و سپس طی پیامی به پدر و مادر خود اطلاع داد که من به جبهه میروم . پدر و مادر با شنیدن این پیام و تحمل رنج دوری گریان شدند و سپس پدر برای دیدن فرزند خود به شیراز میرود وبا ندانستن شهر محل بسیج راپیدا میکند اما فضل ا... برای اینکه در برابر درخواست پدر جهت برگشتن به خانه خجالت نکشد خود را به او نشان نداد و پدر با ندیدن فرزند ناراحت برگشت . در خانه مادر و خواهر همه منتظر پدر و اخبار برادر خود بودند که پدر برگشت و گفت او را ندیدم .


                


                      *ما هر روز با صحنه هایی مواجه هستیم که در عین حالی که دلخراش است غرور آمیزند*


                                                    *امام خمینی(ره)*



شهید فضل ا... چشمک پس از یک ماه در جبهه های اهواز که همدوش خود فعالیت شبانه روزی داشت در تاریخ 23/4/61 به درجه رفیع شهادت نائل گشت . روانش شاد و راهش پر رهرو باد .محل شهادت جبهه شلمچه با نام عملیات رمضان .


شهیدهمیشه به یاد خدا بود مخصوصا" در ماه مبارک رمضان مردم را بدین مبین اسلام دعوت میکرد و در روزه گرفتن برای مردم فروع دین و بخصوص اثرات نماز و روزه در جهان آخرت را بیان و توصیه میکردمردم را که نماز نافله شب بخوانند که ثمرات دنیوی این نماز نورانی شدن و صحت سلامت و بردبار شدن وزیادی رزق و روشن شدن چشم و پاک شدن دل است . درباره نفاق و اختلاف در روستاها گریزان و تاکید به مسئولیت داشت که بجان روستائیان برسید و همیشه برای امام امت حتی در خواندن نماز نافله شب برای طول عمر پر


برکت امام خمینی دعا مینمود.


                                                                                                                                                                               والسلام


                                      خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار                                            


 


 


 


                                                                                                                                       روانش شاد و راهش پیروز باد       


 


                                


 
         
                                                   *وصیت نامه برادر شهید فضل ا... چشمک*


 


تومنون با لله ویجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم ذالکم خیر لکم ان کنتم تعلمون یغفرلکم ذنوبکم و یدخلکم جنات تجری من تحتها الانهار و مساکین طیبه فی خباث عدن ذلک الفوز العظیم و اخری تحبونها نصر من الله و فتح قریب و بشر المو منین



درود فراوان بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی و درود و رحمت خدا بر شهیدان گلگون کفن اسلام از صدر تا کنون از سرور شهیدان حسین بن علی (ع) گرفته تا شهیدان انقلاب اسلامی ایران برای رزمندگان اسلام در جبهه های جنگ حق علیه باطل و سعادت و پیروزی و استقامت و پایداری آ رزو دارم و از خدای تبارک و تعالی درخواست شهادت در راهش را طلب مینمایم و انسان وقتی که هدفش خدا و راهش را امام مقصدش لقا الله و جایگاهش بهشت اصل باشد راستی مرگ جز سعادت و رستگاری نخواهد بود و از هیچ چیز که ما فوقش مرگ میباشد نخواهد ترسید امام عزیزمان رهبرعظیم الشان ما میفرماید ما شهادت را فوزعظیم میدانیم وقتی اینچنین باشد اینها ما را از چه میترسانند ما پیرو خط امام هستیم که همان راه انبیا علیهم السلام و راه خدا میباشد تنها حرف من به برادران و خواهران عزیز اینست که اسلام و امام را داشته باشند که در نهایت قرآن را نیزحفظ کرده اند من با هی کامل این راه را که همان راه امام حسین (ع)


است انتخاب نموده و به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین علیه السلام که ازحلقوم امام بزرگوارمان خمینی عزیزبیرون آمده است لبیک گفتم تا به این منافقین و دشمنان دین اسلام اعلام نمایم که خمینی برای ما بت نیست ولی بعنوان یک برادر و رهبر بزرگ هر فرمانی را که صادرنماید بحول قوه و به یاری پروردگار یکتا و به کمک برادران و رزمندگان اسلام جامه عمل خواهم پوشاند و از شما مردم قهرمان


و شهید پرور میخواهم که مبادا امام امت این قلب ملت این هدیه خدا را تنها بگذارید هوشیار باشید و آگاه و راه پاک شهیدان را دنبال کنید و انقلاب اسلامی را به رهبری امام خمینی نگهدارید و همیشه یار ستمدیدگان باشید دست کمک به مستضعفین داشته باشید دلسوز زحمتکشان باشید و از یاد خدا غافل نشوید کتاب دعا را بخوانید و اشک بریزید بدرگاه خدا ناله کنید و پیروزی اسلام را دعا کنید اگر خودتان را با خدا پیوند ندهید نمی توانید به آن پیروزی دست یابید . سخنی کوتاه با پدر و مادرم : پدرو مادرعزیز بدانید اگرچه شما برای من فراموش نشدنی میباشید و همیشه به فکر شما هستم و هیچ نیرویی قادر نبود که بر مهر و محبت پدر و مادری همچون شما را غالب گردد و برای مسئله ای محال بود اما نیروی ایمان و اسلام و عشق به امام مرا سخت تحت تاثیر قرار داد و دل از تمام دلبستگیهای دنیایی بریدم . از خدا میخواهم که اجر و پاداش شما را بدهد ناراحت نباشید دوری من گرچه در ظاهر ناراحتی دارد اما شما فرزند خود را باخدا معامله کرده اید و خداوند هم عوض آنرا در آخرت بشما عنایت میفرماید . سعادتمند و آن خانواده ای است وآن پدر ومادری است که فرزند خود را در راه خدا میدهد و دعا کنید تا خدای بزرگ این سعادت را نصیب شما گرداند صبور و مقاوم باشید و الگو و نمونه برای تمام پدران و مادرانی که فرزندان و عزیزان خود را در راه خدا داده اند نکند خدای ناکرده کاری کنید که باعث دلسردی و ناراحتی قلب شهید پرور امام عزیزمان بشود . خدا را از یاد نبریدواز جان و مال و فرزندان خود در راه الله دریغ نکنید و گوش بفرمان امام باشید و به فتواهای ایشان عمل کنید که دستوررسول اکرم و در نهایت دستور خدا را اطاعت کرده اید و از تفرقه و جدایی با برادر مسلمان و هم دین خود خصوصا" همسایه خود داری نمایید وازروحانیت مبارزپشتیبانی نمایید واز تمام اقوامان و بستگان عزیز خود این تقاضا را دارم که تا آخرین قطره خون خود دست از پیروزی امام و اسلام بر ندارید که رستگاری شما تنها در عمل به قوانین و مقررات الهی و پیروی از رهبر بزرگ و مرجع تقلید جهان تشیع حضرت امام خمینی بوده که بخدا قسم دستی تواناتر از دست اماممان خود دست خدای تبارک و تعالی که پشتیبان و بالای دست امام است وجود ندارد در پایان ضمن دعا و راز و نیاز بدرگاه خدا طلب طول وعمر پربرکت امام را خواستاریم و باید اسلام را نگهداشت مگر نمی بینید که چه گرگهایی برای نابودی اسلام و مسلمین وملت شهید پرور ایران دندان تیز کرده اند امام را اطاعت کنید ورهنمودهای امام را سرمشق زندگی خود قرار دهید و به آن عمل نمایید متحد باشید و از ایثار جان و مال و فرزند خود در راه خدا کوتاهی نکنید و هر چه سریعتر فرمان امام را جامه عمل بپوشانید و هدف خود را فراموش نکنید و هدف انقلاب اسلامی ایران برهبری امام خمینی آزادی تمام انسانها و بلکه تمام مسلمانان جهان از یوغ استعمار و استکبار و ظلمهایی که از طرف کشورهای شرق و غرب جهانخوار بر آنها وارد میشود میباشد واز خدا در این راه و در موفقیت و پیروزی ما در این امر مقدس استمداد می طلبیم و انقلاب اسلامی یمان را به تمام جهان صادر نماییم چرا که اسلام مختص یک ملت و یک قوم و کشوری نیست و حد و مرز نمی شناسد منتهی این خداوند این افتخار را که در این عصرو زمانه رهبری قاطع و شریف به ما داده که برهبری ایشان کشور جمهوری اسلامی ایران پرچمدار حکومت اسلامی در سراسر جهان گردیده وهمه ما دست التماس و دعا و گریه و زاری بدرگاه خداوند دراز و طلب سلامت این قلب امت سی شش میلیونی بلکه یک میلیارد مسلمان و طول عمر پر برکتش را تا ظهور صاحب الزمان مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف از خدا داریم.


واین زمزمه همیشه زنده همه شهیدان و امت شهید پرور بوده و هست "خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار " برای حفظ اسلام و ازعمر ما بکاه و بر عمر او بیفزا


                                                  ( اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک)


 


از پدر و مادر عزیز و برادران عزیزم ضمن طلب سعادت و سلامتی و شفاعت در آخرت برای ایشان میخواهم همیشه بیاد خدا باشید که یاد خدا دلها را آرامش میدهد و بدانید که قرآن میفرماید:(و لا تحسبن الذین قطوافی سبیل الله امواتا" بل احیا عندربهم یرزقون)


واین دعای امام صادق (ع) است که میفرماید خدایا به ما توفیق عنایت کن تا در راه تو کشته شویم و از مادر عزیزم که میدانم جگر سوخته است و میدانم زجرها و زحمتهایی را که بخاطر من متحمل شد تقاضا دارم اگر چه نتوانستم فرزندی لایق و شایسته برای شما باشم اما ترا بخدا قسم مرا حلال کن و هر وقت برای من ناراحت شدی و راهی جز گریه کردن نداشتی برای سرور آزادگان حضرت سید الشهدا امام حسین علیهه السلام گریه کن و بر حال او زاری و شیون نما .


 


در این جا خداحافظی میکنم و وصیت نامه ام را با زمزمه همیشگی به پایان میرسانم : خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار


 


                             نصرا من الله و الفتح قریب                                                          والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته


 


 


                                                   فضل الله چشمک     28/3/61


      اخلاق...




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ